پاسخ محققان دانشگاهی؛ چرا به جای شهر خود، به مراکز درمانی شهرهای دیگر رجوع می کنیم؟
به گزارش طب اصیل در کشور ما، مدت ها است که بیماران از شهرهای کوچک یا حتی بزرگ، برای دریافت خدمات درمانی مناسب و مطابق شان خود، به جای استفاده از مراکز درمانی محل اقامتشان، به شهرها و مراکز دیگر رجوع می کنند. محققان کشور، علل این مورد را بررسی نموده و راهکارهایی را برای رفع آن عرضه کرده اند.
به گزارش طب اصیل به نقل از ایسنا، امروزه حوزه خدمات درمانی به یک بازار رقابتی تبدیل گشته و عوامل گوناگونی در بهره مندی از خدمات بیمارستانی و انتخاب مراکز درمانی توسط بیماران مؤثر واقع می شوند.
در این خصوص مدیران و برنامه ریزان مراقبت های بهداشتی درمانی باید بتوانند منابع موجود را با کارآترین و مؤثرترین وجه ممکن و در جهت پذیرش تعداد بیماران مناسب به کار برند. در سال های اخیر با تغییر در الگوی بیماری ها، افزایش روز افزون هزینه های بیمارستانی، تغییرات سریع در فناوری و تجهیزات بیمارستانی و افزایش انتظارات مردم، مدیران و تصمیم گیرندگان نظام سلامت با چالش های جدی و جدیدی در این خصوص رو به رو شده اند.
به قول محققان متخصص، امروزه تغییرات اساسی در رفتار بیماران و رجوع کنندگان به بیمارستان ها به وجود آمده است، بگونه ای که بیماران بیشتر از همیشه از مسؤلان مراکز درمانی، پزشکان و پرستاران پیرامون نحوه درمان و مراقبت و حقوق خود انتظار داشته و در انتخاب خدمات مراقبت سلامت نسبت به گذشته حساسیت بیشتری از خود نشان می دهند. بااین حال، متأسفانه طبق شواهد موجود، کیفیت خدمات عرضه شده در بعضی بیمارستان های کشور ما به خصوص در سطح بیمارستان های دولتی، پاسخگوی خواسته ها و انتظارات بیماران و همراهان آنها نبوده و باوجود بار سنگین هزینه های تشخیصی و درمانی و فناوری های پیشرفته مورد استفاده در بیمارستان ها، نارضایتی بیماران از خدمات موجود را به دنبال داشته است. این مورد اغلب سبب می شود که بیماران به جای استفاده از امکانات محلی، به شهر یا استان های دیگر برای رفع مشکل خود رجوع کنند.
این موضوع، دستاویز یک فعالیت پژوهشی قرار گرفته که توسط متخصصانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب و دانشگاه محقق اردبیلی انجام شده است. در این تحقیق، به شناسایی عوامل اساسی مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستان ها توسط بیماران بومی پرداخته شده که از آن به فرار مشتریان محلی مورد اشاره است.
در این پژوهش، شماری از نخبگان حوزه سلامت شهرستان سراب و هم خانواده ها یا خود بیمارانی که مراکز درمانی سایر شهرستان ها را بر مراکز درمانی سراب ترجیح داده بودند، مشارکت داشته اند. از بین مصاحبه شوندگان ۵ نفر دارای مدرک دکترای تخصصی، ۴ نفر دکترای عمومی، ۲ نفر فوق لیسانس، ۷ نفر لیسانس، یک نفر فوق دیپلم و سه نفر دیپلم یا کمتر بودند. ازنظر شغلی هم ۹ نفر پزشک، دو نفر پرستار، سه نفر کارمند، سه نفر بازنشسته، یک نفر هیئت علمی و شش نفر شغل آزاد بودند. داده های موردنیاز این پژوهش هم با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
نتایج این تحقیق نشان داد که درمجموع، ۹ عامل ظرفیت فرهنگی-اجتماعی، تنوع مراکز درمانی، منابع انسانی، تصویر ذهنی و اعتماد عمومی، مدیریتی، رفتاری، خدمات و تجهیزات پزشکی بعنوان اصلی ترین عوامل مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستان ها شناخته می شوند.
در این رابطه، آزاد ناطقی، محقق مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب و همکارش می گویند: «نتایج این پژوهش نشان داده است که منابع انسانی، بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستان ها توسط بیماران بومی شهرستان تأثیرگذارند. شاخصهای مربوط به این عامل شامل نبود پزشکان متخصص و فوق تخصص در بعضی رشته ها، وجود سابقه اشتباهات پزشکی و پخش سریع اخبار مربوطه در شهرستان، برخی تعلل ها در تشخیص و درمان به هنگام، میانگین پایین تجربه در میان نیروهای پزشکی، کمبود پزشکان متخصص مجرب در برخی از رشته ها و نیروهای کادر درمانی، عدم حضور تمام وقت برخی پزشکان به علت غیربومی بودن مثل متخصص رادیولوژی، ماندگاری پایین نیروهای پزشکی متخصص بعد از کسب تجربه و در کل کم تجربه بودن نیروهای انسانی است».
طبق این نتایج، «پیش نیاز وجود برخی از پزشکان متخصص یا فوق تخصص، ایجاد و راه اندازی بخش های تخصصی یا فوق تخصصی و تجهیزات پزشکی پیشرفته مدرن در بیمارستان ها است که بایستی اول این ها را راه اندازی و سپس مبادرت به جذب پزشکان کنند. همینطور ایجاد زمینه آرامش روحی، امنیتی، خانوادگی و امکانات رفاهی و تسهیلات لازم برای جذب و ماندگاری پزشکان متخصص و فوق تخصص باتجربه در تمام رشته ها در شهرستان ها از ضروریات است».
همینطور بر طبق این نتایج، مجریان پژوهش، توجه جدی به سیستم تشویق و تنبیه در جهت تجلیل و تقدیر از کادر پزشکی و درمانی شایسته یا بازخواست فرد یا افرادی که در فرایند درمانی بیماران کوتاهی می کنند را پیشنهاد کرده اند.
از دیگر پیشنهادهای حاصل از این پژوهش که توسط ناطقی و همکارش برای کاهش فرار مشتریان محلی بیمارستان ها و مراکز درمانی عرضه شده است، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– جدایی ناظر و عامل در سیستم و ایجاد سیستم نظارتی و پایش منظم عملکردی مراکز
– برنامه ریزی منظم و مرتب برای تمام پزشکان متخصص و نظارت و کنترل مرتب حضور فیزیکی
– رفتار و عملکرد مؤثر پزشکان و مسئولین فنی در واحدهای پاراکلنیک
– نظارت مستمر و پایش مرتب و دوره ای کیفیت و کمیت خدمات عرضه شده در واحدهای پاراکلنیکی در سطح شهرستان
– پیگیری و پایش علل ارجاع و حتی اعزام بیماران به مراکز درمانی سایر شهرستان ها
– دریافت اطلاعات و آمار ماهیانه مراجعین به مراکز درمانی و بررسی و آنالیز نیازهای آنها توسط مدیران حوزه سلامت در جهت ارتقای سیستم و ایجاد امکانات جدید
– فعال سازی طرح تکریم ارباب رجوع و رضایت سنجی مناسب از بیماران بعنوان مشتریان سازمان
– نظارت بر رعایت بهداشت و نظافت بخش های مختلف بیمارستان
– برگزاری کارگاه های آموزشی رفتار سازمانی به کلیه پرسنل
– برقراری ارتباط مناسب و توضیح بیماری و اطمینان دهی تشخیص و درمان برای بیمار و خانواده اش توسط پزشکان و کادر درمانی
– اطلاع رسانی مرتب و مناسب از قابلیت های جدید امکانات و توانمندی و شایستگی های پزشکان و پرسنل مراکز درمانی در سطح شهرستان
– اعتمادسازی در مردم شهرستان با برگزاری همایش های دوره ای جهت اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم شهرستان با مشارکت فعال پزشکان و کادر درمانی و مردم و مسؤلان شهرستان.
این یافته های پژوهشی توسط محققان فوق الذکر در مجله «مدیریت بهداشت و درمان» وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات به چاپ رسیده است.